مجموعه داستان«سمفونی ناموزون باد» رونمایی شد
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۹۹۸۳۹
ایسنا/اصفهان نویسندهای که مستمر ننویسد، حرفهای نمیشود. منظم نوشتن ایجاد جهانبینی و صناعت میکند و کتاب «سمفونی ناموزون باد» تجربه زیسته بیژن سلیمانی در طول این سالها بود
این جملهها بخشی از جملاتی است که پنجشنبه (۹ آذرماه) و در آیین رونمایی از مجموعه داستان «سمفونی ناموزون باد»، در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این نشست بیژن سلیمانی، نویسنده کتاب «سمفونی ناموزون باد» گفت: یکی از شیرینترین لحظههای فردی که مینویسد این است که نتیجه کشمکشهای درونی خود را به منصه ظهور بگذارد.
سپس مرضیه کهرانی، ویراستار این کتاب اظهار کرد: من به یاد دارم که هرکجا که در اصفهان، انجمن ادبی بود بیژن سلیمانی را با یک دوربین میدیدم. ایشان با داستانهایی که آماده ویرایش بودند، نزد من آمدند و ویرایشهای علمی من را پذیرفتند. من داستان را بیرحمانه نقد میکنم و بسیاری در این مرحله از چاپ منصرف میشوند اما بیژن سلیمانی بااینکه داستانهای پختهای نوشته بود، نقدها را پذیرفتند و این کار به بهبود داستانهای یک نویسنده کمک میکند.
این نویسنده و ویراستار با بیان اینکه آسانترین قسمت ویراستاری، ویرایش فنی و پاراگرافبندی است، اضافه کرد: بخش بعدی ویراستاری، ویرایش زبانی است که ویراستارها و نویسنده در این مرحله با یکدیگر به تضاد برخورده و این قسمت حساسی برای ویراستار و نویسنده است. متنهای داستان بیژن سلیمانی خیلی خوب بود و او جزو بیدردسرترین افرادی بود که من با آنها کار کردم و اینها ویژگیهای یک نویسنده خوب قبل از چاپ به شمار میآید.
او افزود: کتاب «سمفونی ناموزون باد» تجربه زیسته بیژن سلیمانی در طول این سالها بود و ایراد و نقد ابتدایی نداشته و داستانها پخته بود و طی این فرایند پخته تر هم شد.
کهرانی ادامه داد: مقدمه کتاب مقدمه بسیار جالب است که هم مقدمه این کتاب و هم داستان است. همیشه نویسنده بودن و داستاننویس بودن، یک سبک زندگی است. بیژن سلیمانی، هم سر کلاسهای درس و هم پشت دوربین، یک نویسنده است و اگر سبک زیست و زندگی او داستانی نبود، یک مقدمه خشک و معمولی برای این کتاب مینوشتند. سبکفکری او داستانی شده و این برای یک نویسنده بسیار دارای اهمیت است و سخت به دست میآید و باید برای رسیدن به آن و به دست آوردن این ویژگی، از یکچیزهایی گذشت.
کهرانی با بیان اینکه یک نویسنده الزاماً نباید یک ویراستار هم باشد، یادآور شد: وقتی ویراستار یک مجموعه باشی، مجبور به خواندن واو به واو داستان هستی و به نظر من در هر ۳ مقام نویسنده، ویراستار و منتقد، هیچکس بهاندازه نویسنده و ویراستار، متوجه عمق کتاب نمیشود. من خیلی داستان میخوانم و میشنوم و این داستان جزو کارهای ویژه برای من بود و ویژگی فضاها و مکانها برایم جذاب بود و سبب شد که باعلاقه بیشتر آن را ویراستاری کنم. این داستان هیچکدام از فضاهای آشنای رایج همیشگی ما و ویژگی داستان های این چند ساله را ندارد.
این ویراستار گفت: داستان های ما بیشتر در آپارتمان گذشته و برایم جالب بود که تقریباً هیچکدام از داستانهای این کتاب در آپارتمان و شهرهای بزرگ نمیگذرد و این ویژگی خوبی در این داستان بود. فضا و مکان داستان جالب بوده و فکر میکنم بیژن سلیمانی این مسئله را مدیون عکاسی است که دریچه دوربین، دید متفاوتی به او داده و این داستان نمیتواند جای دیگری غیرازآن مکانها اتفاق بیفتد. این ویژگی است که کمتر در کار نویسندگان معاصر میبینم. داستانها مکان محور و با درایت انتخاب و نوشتهشده و بااینکه مضمونها با یکدیگر متفاوت است و نخ نامرئی داستانها مضمون است و مضمونهای کتاب و نخ نامرئی میان داستانها متفاوت و ویژه بودن مثبت است و این بهترین ویژگی کتاب است که از کتابهای دیگر چاپشده در این مدت آن را متمایز کرده است.
سپس مسعود سینایی فر با بیان اینکه سینما و تئاتر انسان را چندوجهی بار میآورد، بیان کرد: من اعتقاددارم ادبیات یک کار فردی بوده و این دورهم جمع شدن بهانهای برای دیدار است. بسیاری از انسانها به نوشتن پرداخته و توهم نویسنده بودن را پیدا میکنند و ناشر به آن نوشتهها توجهی نمیکند ولی اگر مثل اروپاییان که همیشه یک ویراستار کنار نویسنده است، فردی را داشتند، مسیر را برایش مشخص میکرد.
این نویسنده و ویراستار افزود: ما انواع ویراستار داریم و ویراستار داستان باید داستان شناس ماهری بوده و زبان و لحن را بشناسد. یک منتقد باید انصاف و دانش داشته و بداند که کجا زندگی میکند. من از وقتی فهمیدم کجا زندگی میکنم حواسم هست به چه کسی چه چیزی بگویم. منتقد باید دانش زیادی داشته باشد. من از این مجموعه داستان لذت بردم و باید بگویم که مکان لزوماً جغرافیا نیست بلکه یکی از عناصر زنده داستانی است که باید بر اساس مضمون داستان آن را بسازیم.
او تصریح کرد: من با مقدمه این داستان مخالف هستم، به دلیل اینکه مجموعه داستان نیاز به مقدمه نداشته و خودش باید خود را نشان دهد و در هر اثر این مجموعه داستان، مکان و فضا به دل اثر نشسته و نخنما نمیشود و انگار نویسنده همه این فضاها را زندگی کرده است.
سینایی فر افزود: در ایران ما عادت به نوشتن پیرنگ نداریم در صورتی که پیرنگ است که همهچیز را روشن میکند. همه داستانهای این مجموعه در حال رخ میدهد و این نکته خوبی است که من در کمتر اثری دیدم، تنوع مکانی این داستانها نیز حیرتانگیز است.
این نویسنده گفت: یکی از اشکالات بزرگ نویسندگان تازهکار این است که نمیدانند چگونه سبک را استفاده کنند. ما در دوره مدرن تنوع سبکی داریم، اما زبان باید در خدمت اینها بوده و نخنما و زبان سوار بر داستان نشود.
او ادامه داد: در «سمفونی ناموزون باد» ارتباط فضاها و روایت مچ شده و ارتباط خوبی ایجاد میشود. کمتر نویسندهای به آوردن صحنه، دیالوگ و نقل با یکدیگر، دقت میکند. داستاننویسی به معنای کار غیرمستقیم کردن است نه کار مستقیم کردن.
همچنین بیژن سلیمانی، نویسنده کتاب «سمفونی ناموزون باد» خاطرنشان کرد: بیشتر مکانهای موجود در داستان، تخیلی است و من در بعضی از جاها نیز مکانها را جابجا میکنم و آشنایی با سبکها و نویسندههای مختلف جرقهای در ذهن من میزد. من میخواستم بهنوعی از هر داستان تجربه بیاموزم و بر مبنای خواندن داستانها و اتفاقات مختلف و آموختههایی که به ذهنم خطور میکرد، شروع به نوشتن میکردم.
سپس مرضیه کهرانی افزود: تجربه زیسته صرفاً سن نیست و با خاطره متفاوت است. تجربه زیسته جهانبینی شکلگرفته عمیق تقریباً تثبیتشده است و این است که به داستان عمق میبخشد نه الزاماً خاطرات و سن.
سینایی فر اضافه کرد: اگر نویسندهای جهانبینی داشت، تمام عناصر اثرش در رابطه با جهانبینی قرار میگیرد. ما باید برای سنین و حالات مختلف بنویسیم. نویسنده باید روابط بازار را نیز یاد بگیرد، نویسندهای که مستمر ننویسد، حرفهای نمیشود. منظم نوشتن ایجاد جهانبینی و صناعت میکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: رونمایی کتاب استانی فرهنگی و هنری کتابخوانی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی سیاسی مجموعه داستان بیژن سلیمانی تجربه زیسته یک نویسنده نویسنده ای جهان بینی داستان ها مکان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۹۹۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدرود آقای پل استر
پل استر، نویسنده آمریکایی روز ۳۰ آوریل ۲۰۲۴ در نیویورک و بر اثر سرطان درگذشت. او متولد ۱۹۴۷ در نیوجرسی، فارغالتحصیل رشته ادبیات از دانشگاه کلمبیا و از نویسندگان محبوب ایرانیان بود.
محبوبیت پل استر در ایران با انتشار ترجمه رمان «سهگانه نیویورک» آغاز شد/ عکس: تصویر روی جلد کتاب سهگانهی نیویورک
محبوبیت پل استر در ایران با انتشار ترجمه رمان «سهگانه نیویورک» آغاز شد، مخاطب فارسیزبان به مخاطبان نزدیک به ۴۰ کشور دیگر دنیا افزوده شد و دیری نگذشت که تب استر خوانی به کتابخوانهای ایرانی سرایت کرد. سه ناشر به طور همزمان ترجمههایش را منتشر میکردند تا زمانی که نشر افق کپیرایت (حق چاپ و انتشار) آثار استر در ایران را خرید و به ناشر رسمی آثار این نویسنده در ایران بدل شد.
شخصیت استر نیز در به وجود آمدن این محبوبیت دخیل بود. او از معدود نویسندگانی است که در اوایل دهه هشتاد با نشریات ایرانی گفتگو کرد و از علاقه به مخاطب ایرانی خود سخن گفت.
،در آثار استر ترکیبی از تفکرات روانشناختی و رگههایی از پوچگرایی را میتوان پیدا کرد/عکس: تصویر روی جلد کتاب «سفر در اتاق تحریر»
پل استر جنایی و پلیسینویس نبود و سانتیمانتالیسم در آثارش دیده نمیشد. او در عین ارائه نثری منحصربهفرد، ردپای ژانر جنایی و کارآگاهی را به رمان پستمدرن گشود. نثر او همواره به تعلیق، مفاهیم فلسفی، پرسشگری در باب مسائل بیپاسخ انسان معاصر آغشته است.
ترکیبی از تفکرات روانشناختی و رگههایی از پوچگرایی را نیز میتوان در آثارش یافت که بخشی از آنها برگرفته از زندگی واقعی خود اوست. به غیر از «بخور و نمیر» و «اختراع انزوا»، رمان پستمدرنیستی «سفر در اتاق تحریر» آشکارا نمونه این جنبه از سبک نوشتاری اوست که خود استر در گفتگویی اشاره میکند: «گویی پیرمرد داستان خود اوست که شخصیتهای سایر کتابها و داستانهای قبلیاش به سراغش آمدهاند و درحالیکه خود را دربرابر آنها بیدفاع میبیند، باید دربرابر سرنوشتی که برایشان رقم زده است به آنها پاسخگو باشد».
نخستین بار سال گذشته سیری هاستودت، همسر و نویسنده همکارش اعلام کرد که پزشکان تشخیص دادهاند استر به سرطان مبتلا شده است
عکس: سالن کنسرت نایت در ۲۱ فوریه ۲۰۱۷در میامی، فلوریدا
استر در فیلمسازی نیز طبع آزموده و دو فیلم را در کارنامه حرفهای خود دارد. رسانهها غالبا او را سوپراستار ادبی و از فوقالعادهترین نویسندگان آمریکایی نامیدهاند.
از پل استر به فارسی کتابهای بخور و نمیر (دست به دهان)، کشور آخرینها، کتاب اوهام، شهر شیشهای، مون پالاس، اختراع انزوا، هیولا و… را خواندهایم. هرچند برخی آثار متاخر او در ایران امکان ترجمه و انتشار پیدا نکرد اما الهامبخش بسیاری از نویسندگان و داستاننویسان بود و افراد زیادی را به سوی رمان خواندن سوق داد.
روزنامه نیویورک تایمز سهشنبه، ۱۱ اردیبهشت به نقل از یکی از دوستان استر نوشت که او در خانهاش در بروکلین نیویورک درگذشت.
نخستین بار سال گذشته سیری هاستودت، همسر و نویسنده همکارش اعلام کرد که پزشکان تشخیص دادهاند به سرطان مبتلا شده است.
او دنیای بدون قصه را باور نداشت و تخیل را بخشی از واقعیت میدانست، و نویسندگی را «جنونی» توصیف کرد که «در جوانی به جان بعضیها میافتد و اگر آدم این بیماری نباشند رهایشان میکند».
طی دو دهه اخیر کمتر نویسنده آمریکایی در ایران به شهرت و محبوبیت استر رسیده است. میتوانم به جرات او را نویسندهای سیاسی بنامم که به غیر از موضعگیریهای صریح کلامی در باب موضوعات سیاسی روز دنیا، آثار مکتوب خود را نیز از این حیث بینصیب نگذاشته است.
بدرود آقای پل استر و برای تمام روایتهایی که برایمان ساختید، سپاسگزاریم
«سانست پارک» یکی از سیاسیترین رمانهای اوست که در آن به غیر از پرداختن به تبعات انتخاب فردی نظیر اوباما در آمریکا، به موضوع سانسور آثار نویسندگان و تهدید و حبس آنها نیز پرداخته است.
او در سال ۲۰۱۷ رهبری اپوزوسیون نویسندگان علیه «دونالد ترامپ» و مدیریت گروه دفاع از آزادی بیان را در مرکز «پن» آمریکا بر عهده گرفت.
استر در کتاب سانست پارک نوشت: «در فکر نوشتن مقالهای هستم، درباره اتفاقهایی که نمیافتد، زندگیهایی که سر نمیگیرد، و دنیاهای سایهواری که درست به موازات دنیایی که واقعی میپنداریم درگذر است.»
بدرود آقای پل استر و برای تمام روایتهایی که برایمان ساختید، سپاسگزاریم.
نویسنده: مهسا ملکمرزبان؛ مترجم/ منبع: بی بی سی
کانال عصر ایران در تلگرام